به چه کسی رای بدهیم؟
تا الان 4 نفر از آقایان کاندیداها در جریان رقابت باقی مانده اند. حرف آخر را همین اول کار بزنم؛ من به سید ابراهیم رئیسی رای خواهم داد.
من تا این لحظه تصمیم گرفته ام به رئیسی رای بدهم؛ هنوز فردی جز چند عدد فحش و مقایسه های مع الفارق، دلیل خوبی برای من نیاورده است که قانع بشوم تا به دیگری رای دهم.
البته این را همین ابتدا بگویم که رای من به رئیسی است و نه بیعتم؛ و حتی اگر بیعتم نیز با رئیسی بود هیچ دلیلی نداشت که او را حق مطلق، مظهر خداوند بر روی زمین و منجی ایران زمین بدانم. او هم یک آدم است و کاندید شده؛ من نیز باید بین این 4 نفر، فردی را انتخاب کنم. از همین الان به آقای رئیسی خواهم گفت، اتفاقا بیشتر از افرادی که به دیگر کاندیداها رای داده اند، من و امثال من زبانمان در طول 4 سال آینده بلند خواهد بود. ما برای شما آبرو می گذاریم. کج بروی راستت می کنیم. این از این؛
اما بعد:
ابتدا به سراغ روحانی بروم. خب حاج حسن روحانی هیچ برنامه ای برای دور دوم ارائه نکرده است. او میخواهد همان مسیر 4 سال گذشته را که مبتنی بر برجام بود ادامه دهد. برجام که زائیده است. برجام اول، آنچنان هم امنیتی نبود. اما برجام های دیگر چون حول محورهای موشکی، سپاه، توان نظامی، قدرت منطقه ای و... هستند کاملا با امنیت کشور گره خورده اند. پس مذاکره حول آنها اصلا به صلاح کشور نیست. رهبری-به تصریح و تلویح- نیز فرموده اند که اجازه مذاکره حول مسائل دیگر را نمی دهند. پس از نظر حقیر منطقی نیست فردی را انتخاب کنیم که اولا برنامه ای جز برجام ندارد، ثانیا آن برنامه از نظر عقل و منطق شدنی نیست و اگر هم شدنی باشد نباید اجازه بدهیم که بشود، ثالثا سران نظام هم موافق با آن مسیر نیستند. پس انتخاب روحانی یعنی یک چالش داخلی تمام عیار میان رئیس جمهور و رهبر؛ که از قضا حق کاملا با رهبر است ولی یک عدد رئیس جمهور مغرور کشور را (و نه نظام جمهوری اسلامی را) تا لبه پرتگاه خواهد برد. هم من می دانم و هم شما می دانید که امروز نابودی جمهوری اسلامی به معنای نابودی ایران است؛ چه آنکه گرگها بیرون درب خانه امن ما منتظر نشسته اند؛ داعش و... من برای امنیتم به روحانی رای نمی دهم. برای فهم تجربه روحانی و برجام به اینجا، اینجا و اینجا مراجعه کنید.
آقایان میرسلیم و هاشمی طبا هم خب از ابتدا بازیکن محسوب نمی شدند. بیشتر شبیه یار نخودی بودند. رای دادن به آنها با وجود جناب روحانی منطقی نیست. من شخص میرسلیم را از رئیسی بیشتر می پسندم. ولی خب رای نمی آورد. پس رای دادن به او هم رای مرا میسوزاند و هم آنکه احتمال پیروزی روحانی و نابودی کشور را افزون می کند. هاشمی طبا هم که خب؛ چه عرض کنم؟
اما رئیسی؛ رای من! هیچ برنامه مدونی ندارد. ولی میدانم اهل حاشیه نیست. او قطعا در فساد سیستمی حاکم بر قوه قضائیه نقش داشته است. شاید خودش فاسد نباشد اما حداقل میتوانست بهتر باشد. کارنامه او از این حجم فساد مبرا نخواهد بود. اما قدرت اجرایی دارد. این نقد که او کار اجرایی نکرده کاملا عیر منطقی است. او حدود دو سال تولیت آستان قدس رضوی را به دوش کشیده است. بلی؛ قبول دارم که حجم کار آستان از حجم کار دولت بسیار کمتر است. ولی کار اجرایی است. پس سابقه کار اجرایی دارد. ضمن آنکه هیچکس سال 92 به آقای روحانی چنین ایرادی نمی گرفت. او نیز سابقه کار اجرایی نداشت. نماینده مجلس و دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده؛ دبیری شورا البته به یک معنا کار اجرایی است. اما طرفداران ایشان به آقای جلیلی همین ایراد را می گرفتند. می گفتند او کار اجرایی نکرده است. پس بر این اساس میتوانیم به طرفداران جناب روحانی بگوئیم که سال 92 ایشان نیز تجربه کار اجرایی نداشته است. امروز نیز تجربه موفقی از کار اجرایی ندارد. 4 سال رئیس جمهور بوده اند اما تجربه خوبی نبوده. هنرشان در برجام خلاصه می شود که آن هم...
در هر صورت من نه با دلی چرکین، اما همچنین نه با دلی مطمئن و ضمیری استوار، بلکه با دستی لرزان، دلی بر ابهام و ضمیری ترسان به جناب رئیسی رای خواهم داد.
باشد که موفق باشند تا ما نیز رستگار شویم...