ذهنیات یک فارغ‌التحصیل...!

فکر کردن را دوست دارم؛ به اشتراک گذاشتن تفکر را بیشتر...!

ذهنیات یک فارغ‌التحصیل...!

فکر کردن را دوست دارم؛ به اشتراک گذاشتن تفکر را بیشتر...!

ذهنیات یک فارغ‌التحصیل...!

بسم الله الرحمن الرحیم
زیاد حرف میزنم؛ البته با خودم، نه با دیگران!
گاهی، در کوچه، خیابان، اتوبوس، مترو و یا هر جای دیگری که بشود حرف زد با خودم حرف میزنم. گاهی بلند بلند با خودم حرف میزنم. گاهی خودم را جای سرمربی رئال مادرید میگذارم و گاهی جای فلان نماینده مجلس! گاهی استاد دانشگاه میشوم و گاهی یک بچه قرتی سوسول که باباش بهش پول تو جیبی کم داده مثلا جیره روزانه شو کرده 500 هزار تومن! خلاصه که خودم رو جای هر کسی میگذارم. گاهی رئیس جمهور میشوم و گاهی رهبر! گاهی هم البته همانند تماشاگری میشوم که تیمش سوراخ شده! خلاصه آنکه تا الان فکر کنم فقط جبرئیل امین نشدم! حتی خدا هم شدم..یعنی در این حد! با خودم حرف میزنم، مسائل رو از زوایای مختلف بررسی میکنم. خب طبیعیه که با همه کوتاهی قد ذهنمان گاهی خاطراتی به ذهنم می آید و گاهی هم مثل بعضیا خاطره میسازم. گاهی مخاطرات را درک میکنم و گاهی هم مطالب خاصی به ذهنم میرسد که همه آنها را اینجا مینویسم. این گاهی ها خیلی به گردنم حق دارند...!
شما هم گاهی خود را به جای دیگران بگذارید. بهتر درک خواهید کرد و بیشتر از زندگی استفاده میبرید. گاهی هم خود را به جای کسی بگذارید که برای بیان ذهنیاتش جایی بهتر از یک وبلاگ پیدا نکرده است...!
امیدوارم گاهی نه؛ خدا همیشه پشت و پناهتان باشد، که هست..!
اکانت من در توئیتر:
AliHasani1370@
من در تلگرام:
https://t.me/malhsn

آخرین مطالب

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رییس جمهور» ثبت شده است

نگاه بدبینانه

شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۶، ۰۱:۴۹ ب.ظ

قبل از انتخابات و حین بحثهای سیاسی که با دوستان و مخصوصا دوستان حامی جناح راست داشتم زیاد روی این نکته تاکید میکردم که قطعا آقای روحانی، خائن به نظام و انقلاب نیست. البته همزمان با دفاعیه من، ایشان داشتند به سپاه و نظام فحش میدادند و این از عجایب روزگار است. البته ذکر این نکته حتما لازم است که من به هیچوجه طرفدار آقای روحانی نیستم. اما جایی که حس کردم دوستان در حق ایشان بی انصافی میکنند لازم دانستم که مطالبی را عرض کنم. از نکات جالب آن روزگار، یکی هم این بود که بنده از سوی طرفداران همه آقایان مورد لطف قرار گرفته و چند فحشی را به جان میخریدم. البته از حق نگذریم، فحشهای طرفداران آقای روحانی هم کیفی تر بود و هم کمی تر! و این نیز از عجایب روزگار است که همین افراد ادعای آزادی بیان و این قسم خزعبلات داشتند!! خلاصه که دنیای عجیبی است؛ خیلی عجیب!

نکته جالب اما این است که آقای روحانی؛

  1. به رای ضد انقلاب دل خوش کرده بود
  2. به نظام حمله میکرد
  3. امثال من، به دلایلی بر خود لازم میدانستیم که از سوابق انقلابی آقای روحانی دفاع کنیم
  4. آقای روحانی، یا حداقل اطرافیان آقای روحانی، در طول زمان، بسیار سعی کرده اند با کنشهای سیاسی خودشان مردم را تحقیر کرده و این کنش سیاسی خود را به نام انقلاب بنویسند و انقلاب را بد نام کنند
  5. این اطرافیان، تقریبا هیچ سابقه انقلابی و دلبستگی به آرمانهای امام گذشته و امروز ندارند؛ خدایشان لعنت کناد!

در مورد گزاره شماره 4 باید عرض کنم که؛ این روزها مدتی است که از واریز قبلی سود سهام عدالت میگذرد، و امروز و فردا باقی مانده سود سهام عدالت را نیز واریز میکنند: به مبلغ 26 هزار تومن! کمی بیشتر یا کمتر!

آنها با این حرکت خودشان، عدالت را میزنند، مردم را از عدالت زده میکنند؛ و اگر بدانیم که عدالت از بنیانهای اسلام و انقلاب است...

بیشتر ادامه ندهم؛ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

پی نوشت: از احمدی نژاد هم زده شده ایم؛ اما عکسهایی که دیروز از استقبال مردم کرمانشاه از احمدی نژاد منتشر شد، نشان داد که هنوز هم عدالت (حتی در سطح کاریکاتوری آن) چه جایگاهی میان مردم دارد؛ و این بازیهای سطح پایین روحانی و اطرافیان با مبانی انقلاب، چقدر بچه گانه و بی اثر است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۶ ، ۱۳:۴۹
علی

تحریم، روحانی، اعتدال، برجام

شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۵:۲۲ ق.ظ

جدی؛

فقط یک لحظه فکر کنید رئیسی رئیس جمهور شده بود و تحریم S722 وضع میشد، اونوقت اصلاحاتیون و اعتدالیون (البته هم بزرگانشون رو میگم هم عمله توئیتر و شبکه های اجتماعی) چه حجمی از فحش و تحلیلات تخیلی ردیف میکردند؟

حالا که روحانی رای آورده، سوت زنان از کنار ماجرا دارن میگذرن.

عمق بی حیایی و نانجیبی این قوم رو فقط به همین شکل میشه درک کرد.

به دوستان میگفتم به روحانی رای ندید ولی دعا کنید روحانی رای بیاره، چون اگر رای نیاره چهار سال دیگه مثل یک منجی برمیگرده. الان خودش باید پاسخگوی ننگ نامه برجام باشه.

چقدر مولای عشق گفت به آمریکا دلخوش نکنید، معتدلین اما کم شعورتر از آن بودند که بشنوند و بفهمند. صم بکم عمی فهم لایعقلون

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ خرداد ۹۶ ، ۰۵:۲۲
علی

تحلیل جامع رای دیروز

شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۲۵ ب.ظ

پیشرفت این کشور نه در نابودی جریان اصلاحات است. پیشرفت ایران عزیز فعلا فقط در گرو ریشه کنی تفکر فاسد اعتدالیون و مکتب کارگزاران است.

روحانی اگر رای نمی آورد سال دیگر قهرمان ملی میشد، ولی خدا خواست، او رای آورد تا در مدتی کوتاه ریشه این تفکر برای همیشه بخشکد.

بازی تازه شروع شده، ابتدای هفته پیش بخشی از پتروشیمی تحریم شد و آخر هفته نیز چند شرکت جدید...

خداحافظ روحانی

خداحافظ کارگزاران

تحلیل جامع را در ادامه مطلب بخوانید

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۲۵
علی

لحظات آخر

پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۲۰ ب.ظ

راستش را بخواهید در این لحظات آخر، بالاخره یک نفر پیدا شد که در مورد مزایای انتخاب جناب روحانی کمی حرف منطقی داشت. به دور از فحش و ناسزا و مطالب بی معنی، حرف برای گفتن داشت. صحبت کردیم. در پایان حرفهایش بر من بی تاثیر نبود. ولی فقط میزان اکراهم از رای به رئیسی را بیشتر کرد. هنوز قانع نشدم که به روحانی رای دهم. اما مهمترین بخش از دلایلم در رابطه با چرایی عدم رای به روحانی را بازنشر میکنم:

حاج حسن روحانی هیچ برنامه ای برای دور دوم ارائه نکرده است. او میخواهد همان مسیر 4 سال گذشته را که مبتنی بر برجام بود ادامه دهد. برجام که زائیده است. برجام اول، آنچنان هم امنیتی نبود. اما برجام های دیگر چون حول محورهای موشکی، سپاه، توان نظامی، قدرت منطقه ای و... هستند کاملا با امنیت کشور گره خورده اند. پس مذاکره حول آنها اصلا به صلاح کشور نیست. رهبری-به تصریح و تلویح- نیز فرموده اند که اجازه مذاکره حول مسائل دیگر را نمی دهند. پس از نظر حقیر منطقی نیست فردی را انتخاب کنیم که اولا برنامه ای جز برجام ندارد، ثانیا آن برنامه از نظر عقل و منطق شدنی نیست و اگر هم شدنی باشد نباید اجازه بدهیم که بشود، ثالثا سران نظام هم موافق با آن مسیر نیستند. پس انتخاب روحانی یعنی یک چالش داخلی تمام عیار میان رئیس جمهور و رهبر؛ که از قضا حق کاملا با رهبر است ولی یک عدد رئیس جمهور مغرور کشور را (و نه نظام جمهوری اسلامی را) تا لبه پرتگاه خواهد برد. هم من می دانم و هم شما می دانید که امروز نابودی جمهوری اسلامی به معنای نابودی ایران است؛ چه آنکه گرگها بیرون درب خانه امن ما منتظر نشسته اند؛ داعش و... من برای امنیتم به روحانی رای نمی دهم.

۰ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۲۰
علی

دعای من

پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۵۵ ب.ظ

خداوندا! تو خود میدانی که برای رای دادن به جناب رئیسی دلیلی جز حمایت عزیز دلها سعید جلیلی ندارم. تو خود میدانی که دلایلی برای رای ندادن به جناب رئیسی دارم. تو خود میدانی که اما دلایل بسیار بیشتری برای رای ندادن به جناب روحانی دارم. در واقع تو خود میدانی که من بر اساس تعداد دلایلم برای رای ندادن به یک فرد، به فرد دیگر رای میدهم.

بارالها، اما تو خود میدانی که مردم ما به شدت دچار فراموشی سیاسی هستند. آنها این درک را نداشته اند، ندارند که پایه حقوقی تمامی تحریمهای هسته ای علیه نظام جمهوری اسلامی و مردم عزیز ما، همان توافقنامه سعدآبادی که آقایان روحانی و ظریف نسخه اش را پیچیدند. و باز خود میدانی که سند برجام و اقمارش، پایه حقوقی برای همه تحریمهای آتی علیه این مردم عزیز خواهد بود.

پروردگارا! تو خود میدانی که دولت یازدهم با چه ترفندهایی اقتصادی در ظاهر آرام، ولی در باطن طوفانی را به نمایش میگذارد. و خود میدانی که دولت بعد، هر کسی که باشد، با چه فجایعی روبرو خواهد بود.

خداوندا از تو میخواهم اگر جناب رئیسی توانمندی مبارزه با این شرایط اسفناک را ندارد، دلها را به سمت روحانی بگردانی تا بلکه با ظهور اثر سیاستهای نابخردانه دولت یازدهم در دوران تصدی همان شخص، ریشه تفکر کارگزارانی برای همیشه از این کشور کنده شود.

خداوندا....

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۵۵
علی

پس از فردا

پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۴:۱۷ ب.ظ

1-فردا یا روحانی برنده میشود و یا رئیسی؛ اینکه کدامشان پیروز میشوند یک امر است، و اینکه من و شما از فردای انتخابات چه رفتاری میکنیم امری دیگر؛ در پستهای همین وبلاگ و در مباحثی که در گروه های مختلف با طرفداران دولت داشته ام، به صورت مستند استدلال کرده ام که از نیمه دوم امسال یا در بهترین حالت از نیمه اول سال 97 بر سر اقتصاد ما چه بلایی خواهد آمد. و البته طبق برجام استدلال کرده ام که چه تحریمهای سختی در انتظار ما خواهد بود؛ هیچکس پاسخی به من نداد.

کمی شرافت داشته باشیم و اگر فردا، آقای رئیسی انتخاب شد، پس از نزول بلایای تحریمی و پس از افزایش سرسام آور تورم، تقصیر را به گردن دولت رئیسی نیندازیم. اگر طرفدار روحانی هستیم از رئیس جمهور محبوب خود پیروی کرده و این بلایا را متوجه دولت قبل (یعنی دولت یازدهم) بدانیم.

شرافت چیز خوبی است. شرافت داشته باشیم.

اول خودم و سپس شما را به داشتن شرافت توصیه میکنم.

یادمان باشد که یک بی سواد بی شناسنامه همه این تحریمها و افزایش نرخ تورمها را به ما گوشزد کرده بود.

 

2-فردا انتخابات تمام میشود. هر کسی که رئیس جمهور بشود، کمی به فساد دچار خواهد شد. همه آنها اگر خودشان نخورند، اراذلی در اطراف خود خواهند داشت. خوب نیست من و شما برای این افراد با همدیگر دشمنی کنیم. آنها چپاول کنند و من و شما بر سر هم فریاد بکشیم و بی اخلاقی کنیم. در واقع همین دعوای من و شماست که فضا را برای فساد آنها فراهم می کند.

باشد که رستگار شویم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۱۷
علی

پس از انتخابات

پنجشنبه, ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۱:۲۴ ق.ظ

4 سال پیش ما تا 4 روز قبل از انتخابات پیروز بودیم. هیچکس فکرش را هم نمی کرد که فردی چون روحانی از دل انتخابات پیروز بیرون آید. ولی خب اختلافات عجیب جریان اصولگرایی، مخصوصا نظریه فوق پیشرفته «اصلاح طلبان در میدان نیستند» از سوی بزرگی که از ته قلبم به او ارادت دارم باعث شد که چرخ روزگار بچرخد و روحانی رئیس جمهور ما بشود. عصر شنبه، فردای روز انتخابات، یکی از میان ما بلند شد، آستین همت را بالا زد، غم زده نشد، بسم الله گفت و یادآور شد که «تازه کار ما شروع شده است». مات و مبهوت ماندیم. دوستش داشیم، اما حرفش را نمی فهمیدیم. مطمئن بودیم بی دلیل حرف نمی زند ولی جهانی پر از معنا که پس پرده کلماتش پنهان شده بود را نمی دیدیم. ما دوست داشتیم از خواب بیدار شویم و ببینیم که پیروزی حسن روحانی تنها یک کابوس بوده است. اما او کابوس را قبول نداشت. قصد داشت از فرصت 4 ساله حسن روحانی نهایت استفاده را بکند. دست بر زانوانش گذاشت، یا علی گفت و عشق را آغاز کرد. کارگروه های متفاوتی تشکیل داد: کارگروه اقتصادی، کارگروه اجتماعی، کارگروه بهداشت، کارگروه روابط خارجی، کارگروه فرهنگ، کارگروه هنر...که چه بشود؟ که همه زوایای سیستم اجرایی کشور را بررسی کند. با بزرگان علمی کشور جلسه گذاشت، صحبت کرد، حرف هایشان را شنید، برایش فرقی هم نمی کرد که این فرد دانشمند اصولگراست یا اصلاح طلب، راستی است یا چپی، با هر کسی که فکر میکرد میتواند مشکلی از نظام و مردم را حل کند صحبت کرد. راستش را بخواهید برنامه اش را ندیدم، اما دوستانی دارم بهتر از آب روان! به زلالی رود، به سفیدی صبح، به زیبایی شبنم روی برگ درختان سبز بهاری، قابل اعتمادتر از دو چشمانم، عاشق ایران، پیرو اسلام، حرف هایشان؟ راست تر از صداقت، درست تر از حقیقت، اگر آنها بگویند این برنامه، جامع ترین برنامه اجرایی کشور است، من حتما قبول میکنم. او اما به همین نشست ها و جلسات اکتفا نکرد، برخلاف استاندار استان تهران که معتقد بود در استان تهران پدیده حاشیه نشینی شهرها وجود ندارد (در حالیکه در حاشیه شهر تهران 1 میلیون حاشیه نشین داریم) و از حیطه تحت نظارت خودش خبر ندارد، او به شهرها، روستاها، دهاتها و هر جایی که زندگی جاری بود سر زد، به مناطقی رفت که مردم آنجا از نظر سیستم اداری ما وجود ندارند، از شمالی ترین نقطه تهران تا مستضعف نشین ترین مناطق ایران را از نزدیک دید. یک برنامه علمی-عملیاتی را طی این 4 سال آماده کرد. منتظر بود دوران رقابت های انتخابات ریاست جمهوری شروع شود که...احساس کرد فضای کشور برای بزرگی چون او آماده نیست. در غار دلش اما، نخزید. کنار کاندیدایی که فکر میکرد میتواند مشکلی از مشکلات کشور را حل کند ایستاد، از او حمایت کرد. شهر به شهر برای تبلیغ او رفت. حتی می گویند برنامه تهیه شده را به او سپرد تا اگر پیروز شد اجرایش کند. نمیدانم برنامه اش محتوی چه مطالبی است. جزء اسرارش شاید باشد، شاید هم نه، همگان بدانند، بخشهایی از آن را در سخنرانی ها بیان کرده. اما میدانم برنامه او، برنامه ای اجرایی و عملیاتی است؛ مبتنی بر علم روز. او 4 سال زحمت کشید، کار کرد، نایستاد. حرکت کرد. منتظر نماند. اقدام کرد. شاید روزی مردم ایران لیاقت چون اویی را پیدا کنند. البته اگر همچنان اینچنین پاک، ساده و بی آلایش بماند.

خدایش رستگارش کناد

او مرد میدان جانبازی، و قهرمان میدان سیاست است. او عزیز دل من، آقا سعید جلیلی بزرگ است.

نگفتم دکتر است، چون امروز هر کسی از راه میرسد دکتر خطابش می کنند. او جانیاز جنگ است، مرد میدان سیاست، او؛ یک کلام، عبد است.

خدایش رحمت کناد....

باشد که چون او زیاد شوند.

امروز اگر به رئیسی رای میدهم یک دلیلش حتما حمایت سعید جلیلی از اوست..

باشد که رستگار شویم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۱:۲۴
علی

به چه کسی رای بدهیم؟

چهارشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۹:۳۳ ب.ظ

تا الان 4 نفر از آقایان کاندیداها در جریان رقابت باقی مانده اند.  حرف آخر را همین اول کار بزنم؛ من به سید ابراهیم رئیسی رای خواهم داد.

من تا این لحظه تصمیم گرفته ام به رئیسی رای بدهم؛ هنوز فردی جز چند عدد فحش و مقایسه های مع الفارق، دلیل خوبی برای من نیاورده است که قانع بشوم تا به دیگری رای دهم.

 

البته این را همین ابتدا بگویم که رای من به رئیسی است و نه بیعتم؛ و حتی اگر بیعتم نیز با رئیسی بود هیچ دلیلی نداشت که او را حق مطلق، مظهر خداوند بر روی زمین و منجی ایران زمین بدانم. او هم یک آدم است و کاندید شده؛ من نیز باید بین این 4 نفر، فردی را انتخاب کنم. از همین الان به آقای رئیسی خواهم گفت، اتفاقا بیشتر از افرادی که به دیگر کاندیداها رای داده اند، من و امثال من زبانمان در طول 4 سال آینده بلند خواهد بود. ما برای شما آبرو می گذاریم. کج بروی راستت می کنیم. این از این؛

اما بعد:

ابتدا به سراغ روحانی بروم. خب حاج حسن روحانی هیچ برنامه ای برای دور دوم ارائه نکرده است. او میخواهد همان مسیر 4 سال گذشته را که مبتنی بر برجام بود ادامه دهد. برجام که زائیده است. برجام اول، آنچنان هم امنیتی نبود. اما برجام های دیگر چون حول محورهای موشکی، سپاه، توان نظامی، قدرت منطقه ای و... هستند کاملا با امنیت کشور گره خورده اند. پس مذاکره حول آنها اصلا به صلاح کشور نیست. رهبری-به تصریح و تلویح- نیز فرموده اند که اجازه مذاکره حول مسائل دیگر را نمی دهند. پس از نظر حقیر منطقی نیست فردی را انتخاب کنیم که اولا برنامه ای جز برجام ندارد، ثانیا آن برنامه از نظر عقل و منطق شدنی نیست و اگر هم شدنی باشد نباید اجازه بدهیم که بشود، ثالثا سران نظام هم موافق با آن مسیر نیستند. پس انتخاب روحانی یعنی یک چالش داخلی تمام عیار میان رئیس جمهور و رهبر؛ که از قضا حق کاملا با رهبر است ولی یک عدد رئیس جمهور مغرور کشور را (و نه نظام جمهوری اسلامی را) تا لبه پرتگاه خواهد برد. هم من می دانم و هم شما می دانید که امروز نابودی جمهوری اسلامی به معنای نابودی ایران است؛ چه آنکه گرگها بیرون درب خانه امن ما منتظر نشسته اند؛ داعش و... من برای امنیتم به روحانی رای نمی دهم. برای فهم تجربه روحانی و برجام به اینجا، اینجا و اینجا مراجعه کنید.

آقایان میرسلیم و هاشمی طبا هم خب از ابتدا بازیکن محسوب نمی شدند. بیشتر شبیه یار نخودی بودند. رای دادن به آنها با وجود جناب روحانی منطقی نیست. من شخص میرسلیم را از رئیسی بیشتر می پسندم. ولی خب رای نمی آورد. پس رای دادن به او هم رای مرا میسوزاند و هم آنکه احتمال پیروزی روحانی و نابودی کشور را افزون می کند. هاشمی طبا هم که خب؛ چه عرض کنم؟

اما رئیسی؛ رای من! هیچ برنامه مدونی ندارد. ولی میدانم اهل حاشیه نیست. او قطعا در فساد سیستمی حاکم بر قوه قضائیه نقش داشته است. شاید خودش فاسد نباشد اما حداقل میتوانست بهتر باشد. کارنامه او از این حجم فساد مبرا نخواهد بود. اما قدرت اجرایی دارد. این نقد که او کار اجرایی نکرده کاملا عیر منطقی است. او حدود دو سال تولیت آستان قدس رضوی را به دوش کشیده است. بلی؛ قبول دارم که حجم کار آستان از حجم کار دولت بسیار کمتر است. ولی کار اجرایی است. پس سابقه کار اجرایی دارد. ضمن آنکه هیچکس سال 92 به آقای روحانی چنین ایرادی نمی گرفت. او نیز سابقه کار اجرایی نداشت. نماینده مجلس و دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده؛ دبیری شورا البته به یک معنا کار اجرایی است. اما طرفداران ایشان به آقای جلیلی همین ایراد را می گرفتند. می گفتند او کار اجرایی نکرده است. پس بر این اساس میتوانیم به طرفداران جناب روحانی بگوئیم که سال 92 ایشان نیز تجربه کار اجرایی نداشته است. امروز نیز تجربه موفقی از کار اجرایی ندارد. 4 سال رئیس جمهور بوده اند اما تجربه خوبی نبوده. هنرشان در برجام خلاصه می شود که آن هم...

در هر صورت من نه با دلی چرکین، اما همچنین نه با دلی مطمئن و ضمیری استوار، بلکه با دستی لرزان، دلی بر ابهام و ضمیری ترسان به جناب رئیسی رای خواهم داد.

باشد که موفق باشند تا ما نیز رستگار شویم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۱:۳۳
علی

من مفاخرم-٢

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۱:۱۴ ب.ظ

وقتی میگم مفاخرا فحش خورشون خوبه، منظورم همینه

نیم ساعته یک عکس گذاشتم روی پروفایلم به مضمون "با روحانی تا ۹۶/۰۲/۲۶".

افرادی باهام قطع رابطه کردن. افرادی هم نه در حد قطع رابطه اما تا میتونستن مودبانه فحشمون دادن.

جالبه بعضی از این حضرات عکس پروفایلشون "با روحانی تا ۱۴۰۰" هست.

سید شهیدان اهل قلم:

"در جمهوری اسلامی همه آزادند الا حزب اللهی ها"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۳:۱۴
علی

طراحی زمین بازی مهمتر از پیروزی در انتخابات

سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۵:۰۰ ب.ظ

به چه کسی رای بدهیم؟

سوال سختی است. تا این لحظه خودم هنوز به نتیجه خاصی نرسیده ام. مادرم یک ایده منحصر به فردی در همین زمینه دارد. چون در اولین دوره ریاست جمهوری به بنی صدر رای داده اند و بنی صدر هم آن ماجراها را پیش آورد، از همین منظر مادر محترم علاقه ای ندارند تا به نفر پیروز انتخابات رای دهند. من نیز تا دوره قبل معتقد بودم خب یک رای است دیگر! به یک نفری رای می دهیم. اما این دوره واقعا معتقدم در قبال رای دادن و رای ندادن به صورت کلی، و رای دادن به یک فرد خاص باید در محضر خداوند پاسخگو باشیم.

ایده اولیه دموکراسی «جمع جبری» رای همه آحاد مردم است. یعنی هر شهروند بر اساس منافع خودش به فرد خاصی رای می دهد و خب هر کسی که توانست مجموع جبری بیشتری را به خود اختصاص دهد پیروز انتخابات خواهد بود. اما در جهان واقع همه چیز به همین زیبایی و باکلاسی رقم نمی خورد. مردم اولا در بسیاری مواقع توان فهم منافع خود را ندارند. یعنی نمی دانند چه چیز خوب است و چه چیز بد. دوم آنکه حتی اگر بتوانند منافع خود را به خوبی تشخیص دهند، به سختی یک ارتباط منطقی میان منافع کوتاه و بلند مدت خود برقرار خواهند کرد. سوم آنکه مردم در تشخیص اینکه چه کسی می تواند منافع آنان را تامین کند نیز در اکثر مواقع ناتوانند. و چهارم آنکه لزوما نامزدهای انتخاباتی با منافع مردم هماهنگ نیستند؛ با این توضیح که کاندیداها مدت هاست که در شرایط مردم زندگی نکرده اند و درک آنان از جهان پیرامون با درک مردم فرسنگ ها فاصله دارد.

نتیجه آنکه بازی انتخابات به همان سادگی هایی که دموکراسی فرض می کند نیست. بسیار پیچیده بوده و راهروهای تودرتوی زیادی دارد که فهم آن جدا کار مشکلی است. در ایام تبلیغات هم آن کاندیدایی مطمئنا رای بیشتری را جذب خواهد کرد که بتواند فهم عمومیِ عموم مردم را در این راهروها، به آن سمتی هدایت کند که خود می خواهد. از این رو، هر فرد بنا بر درک خود از وقایعِ در جریان، باید دست به اقداماتی بزند که بتواند در فهم مردم تاثیری هر چند ناچیز داشته باشد. البته هر انتخابات، انتخاب یک مسیر 4 ساله نیست. گاهی یک انتخاب، مسیر چند دهه ای ما را رقم خواهد زد و حتی در شرایط خاصی، مسیری که کشور در چند قرن آتی طی خواهد کرد نیز توسط مجموعه ای از انتخابهای امروز ما تعیین خواهد شد. به طور مثال فرض کنید مردم سال 32 به جای تمکین به دستور مصدق مبنی بر خانه نشینی، به خیابان می ریختند و از وقوع کودتای 28 مرداد جلوگیری می کردند. خب این کمک بسیاری به آینده کشور می کرد. یا فرض کنید آن سربازی که شب کودتای نوژه به دفتر آیت الله خامنه ای رفت و طرح کودتا را لو داد. اگر آن سرباز به موقع اقدام نمی کرد قطعا امروز مسیر کشور غیر از آن چیزی بود که در این نزدیک به 40 سال طی شده است. سال ها پیش کتابی داشتم به نام «خواص در لحظه های تاریخ ساز» که این موارد را به خوبی شرح داده بود. انتخابهای به ظاهر کوچکی که مسیر آینده تاریخ (در وسعت کل عالم بشریت) را رقم میزند. البته برخلاف ادعای آن کتاب، این انتخابها لزوما توسط نخبگان جامعه صورت نمی پذیرد. قبلا هم بیان کرده ام که بهترین تعریف از عوام و خواص را متعلق به رهبر معظم انقلاب میدانم: خواص افرادی هستند که بر اساس تحلیل و فکر دست به اقدامی میزنند، ولو در لباس نانوا یا پاکبان شهرداری باشند. اما ممکن است فردی در مقام استادی، نمایندگی، وکالت ملت، حقوقدانی و ریاست جمهوری باشد اما عوام باشد چرا که نمی فهمد فلان حرکت به چه معناست و چه عواقبی دارد. از این منظر اگر بخواهیم به انتخابات نگاه کنیم، باید کمی دست به عصا باشیم. گاهی انتخاب یک فرد، گر چه بسیار هم دوستش داریم به صلاح نیست. گر چه شاید بهترین هم باشد اما به صلاح نیست. به طور مثال من شخصا در سال 92علاقه بسیاری به آقا سعید عزیز، دکتر جلیلی بزرگ داشتم. به او هم رای دادم. اما واقعیت این است که مناسبترین فرد در آن سال قطعا و یقینا جناب قالیباف بود. مردم مشکلات خود را زیر سر تحریم ها می دیدند و مسئول مذاکراتی ما نیز سعید جلیلی بود. ضمن آنکه در دو سال آخر دولت احمدی نژاد، مردم یکی از بدترین شرایط اقتصادی پس از انقلاب را تجربه می کردند و مسیری غیر از راه احمدی نژاد، از نظر آنها مسیر درست بود. درست یا غلط، سعید جلیلی در اذهان عامه ملت ادامه دهنده راه دولت دهم بود. پس تقریبا انتخاب او به عنوان رییس جمهوری امری محال می نمود. چه بهتر آن بود که جلیلی کنار میرفت تا بخش زیادی از 4 میلیون رای او به نام قالیباف نوشته شود. به این صورت به مصیبت روحانی-ظریف دچار نمی شدیم.

بازی انتخابات به سادگی فروض دموکراسی نیست. پس ساده بازی نکنیم. خب پس چه کار باید می کردیم؟ سوال خوبی است. امروز جامعه به مرحله عبور از برجام نرسیده است. به همین دلیل به مرحله عبور از روحانی هم نرسیده است. ما می توانستیم در زمان مناظرات به گونه ای زمین بازی را طراحی کنیم که اولا مردم از اصل نظام زده نشوند و ثانیا هر کسی که رییس جمهور بعدی کشور شد، مجبور باشد در آن زمینی بازی کند که ما طراحی کرده ایم. جنابان رییسی، میرسلیم و قالیباف به شدت در این مرحله دچار ضعف درک سیاسی شدند و در همان زمینی بازی کردند که روحانی و جریان پشت سر او می خواهد. البته نمیخواهم بگویم روحانی قصد دارد نظام را زمین بزند، اما جریانی پشت سر او قرار داد که دقیقا خواهان همین است. از همین منظر در مناظرات و مخصوصا مناظره سوم بازی فساد را به راه انداختند و هر آنچه از واقعیت و دروغ بود به دیگران نسبت دادند. قطعا نظام عزیز ما در حد زیادی دچار فساد شده است ولی وقتی مسئولین درجه یک نظام اینچنین همدیگر را متهم میکنند، اولین نتیجه آن دلزدگی مردم از حاکمیت است. نکته دوم آنکه وقتی مردم از حاکمیت و اصلاح اوضاع جاری به دست دیگر نامزدها ناامید شوند، ترجیح می دهند هزینه های تغییر را نپردازند و همین وضع موجود را تحمل کنند. در نتیجه اوضاع در انتخابات 29 اردیبهشت به سود روحانی و در بلندمدت به سود جریان پشت سر روحانی رقم خواهد خورد. مسیر درست، بیان ضعفهای دولت یازدهم در عرصه سیاستگذاری و اداره امور بود. به هیچوجه نباید وارد بازی «چه کسی فاسدتر است؟» می شدیم. باید بستر لازم را برای تغییر پارادایم فکری مردم فراهم میکردیم. اگر این تغییر به سرعت رخ می داد که چه بهتر! اگر هم به سرعت رخ نمیداد در دوره آتی، جناب روحانی در زمینی بازی می کرد که خودش طراحی نکرده بود. یعنی با یک سیاست ورزی عاقلانه خواست مردم از قوه مجریه به این شد می شد: «تغییر نگاه سیستم اجرایی از خارج به داخل» که در نتیجه  شرایط برای برجام های 2 و 3 و نابودی کشور از بین میرفت. به این صورت در حالت حداکثری دولت از دست جناب روحانی خارج می شد و در حالت حداقلی روحانی به یک بازیکن بی دردسر تبدیل می شد. امروز مردم ما دیگر آمادگی ذهنی کافی برای پذیرش برجام دوم را ندارند بالاخص اینکه این بار باید بر سر برنامه موشکی معامله کنند، آن هم در میدان جنگ غرب آسیا! خب پس شرایط برای برجام دوم فراهم نیست خدا را شکر. اما برای زدن زیر میز برجام 1 هم شرایط مناسب نیست. در واقع مردم امروز بین «حفظ برجام »1 و «بازگشت تحریم ها» انتخاب میکنند آن هم با نمک فساد و غم زدگی از سیستم حاکمیتی. اما بهتر آن بود که ما زمین بازی را به انتخاب بین «بازگشت تجریمها در عین اجرای ذلیلانه برجام» و یا «بازگشت تحریمها و حفظ عزت و پیشرفت از مسیر تمرکز بر توانمندی داخلی» تبدیل میکردیم. متاسفانه کاندیداهای ما این فهم را نداشتند. البته توانایی این کار را هم نداشتند. در این شرایط جلیلی قدرت این تغییر را داشت، اما هنوز مردم باور ندارند که با حفظ برجام، تحریمها باز خواهد گشت. عصر روز جمعه در همان زمان مناظره، متاسفانه تحریمهایی علیه ما وضع شدند که شرایط را برای دسترسی دولت به دلارهای حاصل از فروش محصولات پتروشیمی سخت و غیر ممکن می کردند. اگر تیم پشت صحنه یکی از سه کاندیدای حاضر سرعت عمل کافی برای فهم این موضوع و انتقال آن به کاندیدای خود را داشتند زمین بازی کاملا به نفع ما عوض میشد. اما خب افسوس بابت فهم اندک و سرعت لاکپشتی تیم های پشت صحنه ما...

امروز حتی اگر یکی از سه کاندیدای ما هم پیروز شود باید در زمین تعیین شده توسط روحانی بازی کند و یعنی کوتاهی دست ما از بعضی ابزارها..

خلاصه آنکه سیاست محل رفتارهای بچه گانه و جاهلانه نیست. سیاست یک بازی است، اما بازی میان بزرگترها. سیاست یک بازی کوتاه مدت نیست که تمام شود. یک بازی در جریان است که گاهی میتوانیم ببازیم ولی آنی اتفاق بیفتد که ما میخواهیم و گاهی میتوانیم ببریم ولی آنی نشود که ما میخواهیم. سیاست یک بازی استراتژیک برای مغزهای استراتژیست است.

القصه ما بیشتر از آنکه روی برد 29 اردیبهشت بیاندیشیم باید به تغییر زمین بازی فکر کنیم. خوشبختانه سعید جلیلی یک استراتژیست بزرگ در زمین بازی سیاسیون است. او نه در سال 92 زیر بیرق پایداری ها رفت و نه امروز زیر علم شکسته «جمنا» سینه میزند. او می فهمد که جمنا یک حرکت از قبل شکست خورده است. پس درست بازی می کند.

برگردیم به سال 2010. یک ماه قبل از شروع جام جهانی؛ نیمه نهایی جام قهرمانان اروپا؛ بازی اینترمیلان در برابر بارسلونا. درصد مالکیت توپ کاملا به نفع بارسلونا بود. یک چیزی حدود 89 درصد زمان بازی توپ توسط بارسلونا می چرخید. اما نتیجه نهایی؟ اینتر برنده شد، به فینال رفت و قهرمان شد. شاید امروز هم بهتر باشد توپ را به حریف بدهیم. اما کاری کنیم که توپ را طوری بچرخاند که ما میخواهیم. این شاید بهتر باشد. البته تخیلی حرف میزنم. از اصولگرایان این سطح از سیاست ورزی بعید است. باید از ذیل چتر اصولگرایی خارج شویم. امروز در این جناح کمتر از انگشتان یک دست، فردی را پیدا می کنیم که بتواند خوب بازی کند. اما خب، چاره چیست؟ فکر نمیکنم بتوانیم توپ را خوب بچرخانیم، بهتر است حریف را به گردش توپ به آن شکلی که ما میخواهیم، وادار کنیم. باید سعی کنیم اگر پیروز نمی شویم، پیروزی رقیب را حتی از دور گذشته کمتر کند. آقای روحانی در یکی از سخنرانی های تبلیغاتی شان اظهار کردند با 51 درصد رای نمی توان بسیاری از کارها را انجام داد. درست می گویند. بالاخره تفاوت است میان رئیس جمهوری با مثلا 70 درصد یا 90 درصد رای و رئیس جمهوری با 51 درصد و به عبارت دقیق تر 50/7 دردص رای. باید رای دور دوم ایشان از این میزان نیز کمتر باشد.

باشد که رستگار شویم...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۷:۰۰
علی