حکیمانه و حیرت آورترین جمله ای که شنیدم و دیدم...
اواسط اردیبهشت ماه همین امسال (سال 94) بود که با دوستان داشتیم تو محوطه دانشکده قدم میزدیم. سرگرم بحث خودمان بودیم که یکی از اساتید مطرح و برتر دانشکده را در حال خوش و بش با چند تن دیگر از دانشجویان دیدیم. حلو رفتیم و با ایشان حول مسایل مختلفی صحبت کردیم. البته من زیاد وارد ماجرا نشده بودم و دوستان بیشتر غرق در مباحثه با ایشان بودند. صحبت هایشان که تقریبا تمام شد، جلو رفته و به ایشان گفتم آقای دکتر؛ این دانشکده بهترین دانشکده مدیریت کشور هست؛ باید مغز برنامه ریزی کشور هم همینجا باشه. ولی نیست! چرا؟ همینجا بود که بعد از کتاب خدا و سخنان 14 معصوم، حکیمانه ترین سخن عمرم را شنیدم. ایشان فرمودند که : «برو بابا».
در یکی از سایت های علمی، زیر یکی از مطالب، کاربری نوشته بود که «چرا اینجا همه خارجی فکر میکنن؟». حالا کار ندارم که این کاربر درست میگفت یا نه، ولی جواب مدیر سایت برایم بسی حیرت آور بود. خلاصه جواب این عالم گرانقدر این بود که «ما چیزی به اسم تفکر ایرانی و خارجی نداریم». نمیدونم چرا این سخن را نوشته اند. شاید به دلیل لحن تند کاربر بوده است. ولی خب به این مدیر علمی باید عرض کنم که اتفاقا تفکر ایرانی و خارجی داریم. کمی پدیدار شناسی مطالعه کنید. کمی تفکرات پست مدرنیسم و مکتب تفسیری را مرور نمایید. متوجه منظورم خواهید شد.
البته نمیخواهم بگویم پست مدرن ها و تفسیریون همیشه حرف حق میزنند. ولی خب به نظر میرسد که ایشان مطالب این دو مکتب را از حفظ باشند و البته پیرو این مکاتب احتمالا...