اقتصاد ما و رئیس جمهور اونا!!!
تا دیروز رئیس جمهورشون مودب و باهوش بود. گر چه نبود؛ ولی ما فکر میکردیم که بود. برای همین هم تا آب خوردن مردم را به نوک قلم رئیس جمهورشون بند کردیم. اگر دست نامبارک رو میچرخاند و لطف همایونیشان شامل حال ما میشد خب آب خوردنی به دست ما میرسید. فکر هم میکردیم شیطان اکبر، توبه کرده و بسیار دلش به حال ما میسوزد و بسیار موقر بوده و کلا آدم خوشحالی است. پس ذکر شبانهمان شد «اوباما ما را لحظهای به خود وا مگذار». من حتی گزاره «باید مدیر از خارج وارد کنیم» را هم در همین منظومه فکر و ذکر «اوباما ما را لحظهای به خود وا مگذار» تفسیر میکنم. قرار بود ما را بسازند. مثل ساقیها که جنس به معتادین میدهند تا خود را بسازند. ما آنچنان به خود متکی بودیم که نه فقط جنس را از ساقی میخواستیم بلکه کار تزریق را هم به ساقی واگذار کرده بودیم.
اما خب آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت. یا به قول رئیس جمهور قبلی خودمان...(سانسور شد؛ در شان ما نیست استفاده از چنین الفاظی)! خلاصه که مردم و صد البته سیستم حاکمیتی و انتخاباتی اونا تصمیم گرفتند «فلک را سقف بگشایند و طرحی نو در اندازند» و فردی را رئیس جمهور بکنند که نه تنها خوشحال نیست بلکه کاری جز شاخ بازی و شاید شاخ زدن نمیشناسد. خب چه کاری بدتر از اینکه با وجود عالمی بزرگوار و رهبری مقتدر، ما بند اقتصادمان را به خل و چلی چون ترامپ گره بزنیم؟
آخه این «سید مقتدر مظلوم» چقدر حرص بخوره از دست روسای جمهور ما؟ آن یکی که عشق مکتب اسلام با قرائت ایرانی است. این یکی هم که... . خب گفته برید روی پای خودتون بایستید. حرف نامعقولی زده؟ میگه یه طوری اقتصاد رو بساز که چه او با ما بود و چه او با ما نبود، ما ضرر نکنیم. یه طوری محکم ببندید کمربندها را که قامت اقتصادتان همچو سرو باشد. با هر بادی چون بید بر خود نلرزد. شما بگو؛ حرف بدی است؟ غیر منطقی است؟ حالا بماند یه عده که انگار آب شنگولی خوردن فکر میکنند همه دنیا با همه دنیا مهربون هستند و همه گوگولی مگولی هستند. پس دربهای اقتصاد را باز کنیم تا کالا بیاید و برود و به ما خوش بگذرد. نه داداش من این حرفا نیست. یه کاری خب نکنید که بگیم «اقتصاد مهمتر از آن است که به دست اقتصاددانها سپرده شود». خب نکنید دیگه. عقل دارید آخه. وقتی بیای کل سیستم رو به اسم اقتصاد آزاد و این حرفا باز کنی وضع میشه همین. هنوز ترامپ داره گلو صاف میکنه دولت ما ماستها رو کیسه کرده. خب این یعنی ول معطلیم دیگر! اگر اقتصاد مقاومتی را پیاده میکردیم الان ترامپ داد هم میزد دو تا میخوابوندیم زیر گوشش بشینه سر جاش. خب الان دستی نمونده که بتونیم باهاش بریم وسط رینگ. چرا؟ چون فکر میکردیم همیشه او با ماست. حالا بماند که اوباما هم با ما نبود. ولی خب اندکی ظاهر را بهتر حفظ میکرد.
و این است سزای آنان که به جای سجده بر درگاه خدا، به کدخدا پناه میبرند....